چقدر سریال چرنوبیل به داستان اصلی خود نزدیک است؟
چرنوبیل یک مینیسریال تلویزیونی پنجقسمتی بریتانیایی-آمریکایی در ژانر درام تاریخی است. نویسنده و خالق مجموعه کریگ مازن و کارگردان آن یوهان رنک است.
چرنوبیل تولید مشترک شبکهٔ کابلی آمریکایی اچبیاو و شبکهٔ تلویزیونی بریتانیایی اسکای است؛ این مجموعه در ۶ مه ۲۰۱۹ در ایالات متحده و در ۷ مه ۲۰۱۹ در بریتانیا به نمایش درآمد و در ۳ ژوئن ۲۰۱۹ به پایان رسید.
این سریال فاجعهٔ هستهای چرنوبیل که در آوریل ۱۹۸۶ در جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین و تلاشهای پاکسازی بیسابقهای که به دنبال آن رخ داد را به تصویر میکشد.
چرنوبیل در ۷۱امین دوره مراسم جوایز امی موفق به دریافت ۱۰ جایزه در بخشهای مختلف از جمله بهترین مینی سریال، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه شدهاست.
داستان سریال چرنوبیل
ماجرای واقعی یکی از فجایع انسانی در تاریخ است و داستان تلاش زنان و مردانی را روایت میکند که اروپا را از فاجعه نجات دادند.
این سریال کوتاه بر روی فاجعه نیروگاه هستهای چرنوبیل که در آوریل ۱۹۸۶ در اوکراین (شوروی) رخ داد متمرکز است و آشکار میسازد که چرا و چگونه این حادثه رخ داد و به پنهانکاری شوروی اشاره میکند. سوتلانا الکسیویچ، نویسندهٔ بلاروسی برندهٔ جایزه نوبل برای کتاب صداهایی از چرنوبیل گفت: این سریال کوتاه براساس خاطرات مردم محلی پریپیات ساخته شدهاست.
این سریال به بررسی برخی از روایات ناشناخته یا کمتر مورد توجه قرار گرفتهٔ این فاجعه میپردازد. از جمله تلاشهای الکسی آناننکو، والری بیسپالوف و بوریس بارانوف[و ۶] که در قسمتهای ۲ و ۳ به آنان میپردازد.
سه مرد که داوطلب میشوند به منظور قطع آب، که آن آب میتوانست وارد هسته شود و انفجار دیگری را رقم زند، وارد زیرزمین نیروگاه شوند. این کار برای جلوگیری از انفجار حرارتی باید انجام میگرفت. گزارشهای رسمی بعدها به این نتیجه رسیدند که اگر این کار انجام نمیشد، انفجار حرارتی قطعاً اتفاق میافتاد و میتوانست صدها کیلومتر مربع از فضای غیر مسکونی و مسکونی را در بربگیرد و آلوده کند.
در پایان قسمت ۵ ذکر شد که برخلاف تصور عموم و برخی رسانهها، هر سه داوطلب از هرگونه تأثیر منفی مواد رادیو اکتیویته جان سالم به در برده و زنده ماندند.
دقت تاریخی سریال چرنویل
کلر کورکهیل، محقّقِ مدیریّتِ دفعِ زبالهٔ هستهای در دانشگاهِ شفیلد، پروژههایِ مشترکی با مردمِ اوکراین و ژاپن برایِ کمک به پاکسازیِ چرنوبیل و فوکوشیما انجام دادهاست. او در مصاحبه با یاهو موویز بریتانیا گفت: «اچبیاو در بیانِ ایفایِ نقشِ رآکتورهایِ هستهای به مردم فوقالعاده عمل کرده، و توضیحِ مهندسیِ هستهای به مردم در یک سریالِ درام اصلاً آسان نیست ولی اچبیاو بهطرزِ شگفتانگیزی از پسِ آن برآمده. من میخواستم در توییتر همه چیز را دربارهٔ فاجعه توضیح دهم زیرا سیاستمداران همه چیز را در این مدّت توضیح نداده بودند و من میخواستم اطّلاعاتِ مبهم را از میان بردارم تا مردم بدانند چه اتّفاقی واقعاً رخ دادهاست.
اما نیازی نبود زیرا اچبیاو با این سریال تلاشِ خیلی خوبی برای توضیح دادنِ علومِ هستهای و چگونگیِ وقوعِ فاجعه به مردم و حفظِ داستانِ واقعی انجام داد. اوّلین قسمت از این مجموعه با یک انفجار بهمعنایِ واقعیِ کلمه شروع شد، دقیقاً همانندِ واقعیّت، که در آن شبِ سرنوشتساز در مرکزِ شهر رخ داد.
آتشنشانانِ محلّی بهسرعت به صحنه میروند، اما واضح است که آنها برایِ آنچه با آن روبهرویَند آمادگیِ لازم را ندارند. بسیاری از اوّلین کسانی که نزدیک به تشعشعاتِ رادیواکتیو بودند ساعاتی پس از حادثه جانِ خود را از دست دادند. برخی از چیزهایی که من دربارهشان مطمئن نبودم، در قسمتِ اوّل کاملاً آشکار و دقیق بودند، مثلاً زمانی که یکی از آتشنشانان یک قطعه گرافیت را برداشت و آن قطعه فوراً دست او را سوزاند، حقیقتاً من فکر نمیکردم که سوختگی به همین سرعت رخ دهد، فکر میکردم سوختگیها در عرضِ چند ساعت یا چند روز ظاهر خواهند شد.
ساخت و پروسه امواجِ تابشیِ رادیو اکتیو وحشتناک بود و در واقع، احتمالاً خیلی بدتر از آن چیزی بود که خوانده بودم. امّا احساس میکنم عواملِ سریال، تا حد زیادی از آن را به مردم نشان ندادند. من چیزهایِ زیادی دربارهٔ چرنوبیل و فاجعهاش میدانستم چرا که من قبل از پخشِ سریال از آنجا دیدن کرده بودم و در تلاش برایِ فهمیدنِ اینکه چطور باید یک انفجار را مهار کنم، با مؤسّسهٔ علمیِ اوکراین، کار میکردم، اما چیزی دربارهٔ هزینههایِ انسانی و استفاده از نیرویِ انسانی نمیدانستم، این چیزی بود که از این سریال آموختم.»
اسلاوا مالامود ۴۴ ساله، یک معلّمِ ریاضی است که در بالتیمور، مریلند زندگی میکند، او در بخشی از مولدووا بهنامِ ترانسنیستریا در حدودِ ۶۰۰ کیلومتری جنوب چرنوبیل بزرگ شد و ۱۱ سال داشت که انفجار رخ داد. او گفت: «من از همان قسمتِ اوّل این سریال را تماشا میکردم چون اخباری از روسیه به گوشم رسیده بود مبنی بر اینکه آمریکا قصد دارد یک سریال دربارهٔ چرنوبیل بسازد. در این باره خیلی کنجکاو بودم. از اوّلین سکانسی که دیدم متوجّه شدم آنها توجهِ فوقالعادهای به جزئیاتِ فاجعه داشتهاند، آنها نه تنها واقعیت را همانگونه که به نظر میرسید به تصویر کشیده بودند بلکه چگونگیِ احساساتِ آن را نیز به بیننده القا میکردند.
دیاتلوف (ناظرِ نیروگاه) بهعنوانِ یک فردِ سیگاری که به هیچ صراطی مستقیم نیست، از آن نوع افرادی است که هرگز با شما کنار نمیآیند، اما اگر اعتماد او را بهدست آورید، بسیار مهربان، دلسوز و ازخودگذشته است. لگاسف مردی بود مانند «روشنفکرانِ» معمولی، بسیار باهوش و زیرک، همیشه نسبت به نجاتِ دنیا و چیزهایِ بزرگتر در زندگی اهمّیّت میداد؛ و تمامِ اینها با دقّتِ هرچه تمامتر در سریال دیده میشد. برای من، اینکه بازیگران با لهجههایِ انگلیسی و ایرلندی صحبت میکردند عجیب نبود.
در فیلمهایِ جنگی شوروی، سربازانِ آلمانی به زبانِ روسی صحبت میکردند و بینندگان قرار بود از قوّهٔ تخیّلِ خود استفاده کنند، بنابراین ویژگی دیگری را به سریال اضافه میکردند که در نوعِ خود خوب بود. البتّه یک سری شاخ و برگهایِ اضافی نیز در سریال وجود داشت. صحنهٔ دادگاه عمدتاً برایِ توضیح دادنِ آنچه اتّفاق افتاد بسیار چشمگیر بود، و شخصیّتِ «یولانا خومیوک» هم خیلی خوب و درست برای سریال ساخته شده بود. البتّه باید این نکته را در نظر داشت که این تغییرات یکی پس از دیگری اتّفاق نیفتاد، طیِ چند سال اتّفاق افتاد. همچنین یک سری گفتگو در سریال وجود داشت که من حس میکردم در دنیایِ واقعی رخ ندادهاست، برایِ مثال گفتگویِ بینِ لگاسف و شربینا که اساساً اتّحادِ جماهیرِ شوروی را درهم میکشند، بهنظر کمی اغراقشده و شبیه به تلاش برایِ رسیدن به یک نقطهٔ مشترک است.
آنها هم واقعاً به سیستم کمک کرده بودند، فرشته نبودند، بلکه در اوضاعی بودند که مجبور بودند کارِ درست را انجام دهند و این مهم را بهخوبی انجام دادند. چند نمونهٔ دیگر از این قبیل اشتباهات از دیدگاهِ داستانسرایی پیش آمده. بهنظرم این موضوع که عواملِ سریال باید این همه ماه و سال و خطِ داستانی را، که هر کدام پر از حادثه بود به پنج قسمت تقسیم کنند، عاملِ بهوجود آمدنِ این مشکلات در سریال بود.»
سرهنگ بازنشسته، ولادیمیر ویتسمنان، یکی از پاککنندگان فاجعهٔ چرنوبیل
با توصیهٔ تماشایِ این سریال به پدرخواندهٔ خود، سرهنگِ بازنشسته، ولادیمیر ویتسمنان، یک موضوعی که نمیدانستیم آشکار شد – پدرخواندهٔ من یک پاککننده بوده و دستورِ تخلیهٔ خانههایِ اطرافِ چرنوبیل در مدّتِ سه هفته را داده بود. او گفت: «این سریال یک چیزِ دیوانهکننده بود، من نمیخواهم آن را تماشا کنم، چون خودم آنجا بودهام». هنگامی که از او پرسیدم که چگونه با دانستنِ این موضوعات هیچوقت حاضر به مصاحبه نشدهاست، او به من گفت که «خب، شما هیچوقت از من نخواستید که مصاحبه کنم»، و وقتی از او خواستم دربارهٔ آن صحبت کند، گفت: «نمیتوانم بگویم چون من یک سوگندنامه امضا کردهام و نمیتوانم آن را نقض کنم»، که این موضوع مربوط به اتّحادِ جماهیرِ شوروی بودهاست.
علاوه بر دو شاهدِ مذکور، سازمانِ مللِ متّحد در سال ۲۰۱۷ به این نتیجه رسید که تنها ۲۵٪ یا ۵ هزار نفر از مبتلایان به سرطان در آن دوره بهعلّت حادثهٔ چرنوبیل بیمار شده بودند. در پایانِ سریال، اچبیاو ادعا کرد که افزایشِ چشمگیرِ میزانِ سرطان در سراسرِ اوکراین و بلاروس ناشی از چرنوبیل بوده.
به گفتهٔ سامانِ بهداشتِ جهانی، ساکنانِ این دو کشور «در معرض دوز کمی بالاتر از سطح تابشهایِ طبیعی قرار داشتند.» در قسمتِ اوّل، دوزهایِ بالایِ تابش، باعثِ خونریزیِ سریعِ آتشنشانان میشود و در قسمتِ دوم، یک پرستار که صرفاً یک آتشنشان را لمس میکند، در ناحیهٔ دست با مشکل مواجه میشود اما در واقعیت بهجز آتشنشانها کادرِ بیمارستان تا این حد آسیب ندیدهاند.
لئونید برشیدسکی، ژورنالیست روسیهای-برلینی گفت: «صحنهٔ سقوط هلیکوپتر ناشی از تشعشعات نیز در اصل رخ ندادهاست و صرفاً یک هلیکوپتر به علت برخورد با جرثقیل، آن هم شش ماه پس از این ماجرا سقوط کردهاست؛ و نیز در پایان سریال، اچبیاو ادعا میکند، «گزارش شدهاست که افرادی که از روی پل چرنوبیل را تماشا میکردند مردهاند و این پل به عنوان پل مرگ شناخته میشود. اما «پل مرگ» یک افسانه است و هیچ شواهدی برای حمایت از آن وجود ندارد.»
بیشتر بخوانید : معرفی سریال خانگی قورباغه با بازی نوید محمدزاده و هومن سیدی
معرفی سریال چرنویبل، چقدر به داستان اصلی نزدیک است، آیا ارزش دیدن دارد، از کدام سایت دانلود کنیم، نظرات خود را در مورد این سریال در زیر این پست با ما در میان بگذارید …
اگر تصمیم به دانلود سریال چرنوبیل را دارید، به سایت هکس دانلود مراجعه کنید.